آنچه سبب مستی شود. سکرآورنده. سکر. (دهار) (منتهی الارب) : منفعت شراب مست کننده، طعام را هضم کند... (نوروزنامه ص 102). مخفس، شراب زودمست کننده. (منتهی الارب). و رجوع به مست کردن شود
آنچه سبب مستی شود. سکرآورنده. سَکَر. (دهار) (منتهی الارب) : منفعت شراب مست کننده، طعام را هضم کند... (نوروزنامه ص 102). مُخفِس، شراب زودمست کننده. (منتهی الارب). و رجوع به مست کردن شود
آنکه غیبت کند. آنکه غایب شود. غایب. رجوع به غیبت، غیبه و غیبه شود، آنکه بدگویی و غیبت کند. بدگویی کننده از کسی در غیاب او. وقّاع. وقّاعه. (منتهی الارب). رجوع به غیبت و غیبه شود
آنکه غیبت کند. آنکه غایب شود. غایب. رجوع به غَیبَت، غَیبَه و غیبَه شود، آنکه بدگویی و غیبت کند. بدگویی کننده از کسی در غیاب او. وَقّاع. وَقّاعه. (منتهی الارب). رجوع به غَیبَت و غیبه شود